Love Dreams, Tears (Loris Tjeknavorian)

Wednesday, December 31, 2008

X-Mas

بيش از 000ر200 كودك ، كريسمس را در خيابانها مي گذرانند.

Saturday, December 6, 2008

دكتر وصال و سيستمهاي تبلور

در دنياي مواد معدني خصوصيتي از مواد ، شباهت زيادي به موجودات زنده دارد. موادي كه حالت متبلور داشته باشند ، ضمن رشد ، شكل ظاهري بلورهايشان را حفظ ميكنند. به عنوان مثال ساده ترين بلور موجود در طبيعت يعني سنگ نمك يا هاليت از كوچكترين اندازه ي خود ، ضمن رشد ، همواره شكل مكعب خود را حفظ ميكند و به همين خاطر اندازه هاي مختلف بلورهاي اين ماده ي معدني را در طبيعت تنها به شكل مكعب مي توان ديد كه در سيتمهاي تبلور به اين شكل Cubic مي گويند. مواد متبلور در بين مواد معدني بسته به طول محورهاي تقارن و زاويه ي بين آنها در هفت سيستم تبلور تقسيم بندي مي شوند. بسته به اينكه سلولهاي ماده معدني نسبت به سلول اوليه به چه حالت قرينه اي قرار بگيرند اين هفت سيستم نيز به رده هاي كوچكتري تقسيم مي شوند.اين هفت سيستم عبارتند از:
سيستم كوبيك (ايزومتريك)
سيستم تتراگونال
سيستم ارتورومبيك
سيستم منوكلينيك
سيستم تري كلينيك
سيستم تري گونال (رومبوئدرال)
سيستم هگزاگونال
به عنوان نمونه در سيستم تري كلينيك طول سه محور تقارن متفاوت بوده و زواياي بين آنها نيز مخالف 90 درجه است.

دكتر نظام وصال استاد واحد عملي شيمي عمومي ما در دوره ي علوم آزمايشگاهي بود. او استاديار دانشكده ي شيمي دانشگاه تبريز بود و در يكي از آزمايشگاه هاي شيمي عمومي در داشكده ي شيمي ، ما دور تا دور آزمايشگاه پاي درسهاي شيرين او از جهان شيمي مي نشستيم. او كه در يكي از دانشگاه هاي آلمان تحصيل كرده بود به خاطر كمكهاي ارزنده اي كه به حل مشكلات صنايع معدني آلمان كرده بود از وزير صنايع آلمان نشانهاي متعددي دريافت نموده بود. دكتر وصال علاقه ي وافري به بلورها داشت به طوري كه وقتي بلوري از يك ماده معدني ميديد از خود بيخود ميشد ، به وجد مي آمد و با اشاره به زيبايي هاي آن بلور بلند بلند ميخنديد. او براي آموزش سيستمهاي تبلور و ساخت بلورهاي نمونه از معروفترين بلور در دنياي بلورها يعني كات كبود يا همان سولفات مس دو ظرفيتي با پنج آب تبلور استفاده ميكرد و ما خودمان با حل كردن و استفاده از كريستاليزور بلورهاي ريز و درشت آنرا مي ساختيم و رشد اين بلورها را مي ديديم. كات كبود در سيستم تري كلينيك متبلور ميشود و بلورهاي آبي زيبايي ايجاد ميكند.


دكتر نظام وصال كه قطعا در دوران تحصيل و زندگي خصوصي خود درد بي پولي فراواني را متحمل شده بود در ساعاتي از روز كه وقت شام سلف سرويس دانشگاه بود در بين دانشجوياني كه در سلف سرويس مشغول صرف شام بودند حاضر ميشد و با جمع كردن اعانه از دانشجويان داوطلب ، وجوه جمع آوري شده را در صندوق كمك به مستمندان تبريز ميريخت.

Monday, November 17, 2008

دنياي گياهان 4

در دنياي زيباي گياهان كه به عقيده ي من از دنياي جانوران بسيار زيباتر و پاك تر است ، ساقه ها در بيشتر موارد در مقطع عرضي گرد هستند. اما مشابه هر پديده و مشاهده اي ، در شكل مقطع عرضي ساقه هاي گياهان نيز موارد استثنا وجود دارد. جنس جگن يا Cyperus ازتيره ي Cyperaceae كه گونه اي از آن در ايران «اويار سلام» ناميده ميشود از جمله ي اين استثناها است. مقطع عرضي ساقه در اين گياه مثلثي شكل و در گياهان تيره ي نعناع مربع شكل است!

جگنها بومي آفريقا ، جنوب و مركز اروپا (از سمت شمال تا فرانسه و اتريش) و جنوب آسيا هستند. گياهاني هستند چند ساله كه تا ارتفاع 40 سانتي متر رشد مي كنند. بر روي ريشه ي اين گياهان غده هايي فندق مانند وجود دارد كه با وجود تلخ بودن ، خوراكي هستند و ارزش غذايي دارند و در نواحي قحطي زده ي آفريقا ، مصرف ميشوند. برگها از پايه ي گياه به صورت سه تايي رشد ميكنند. ساقه ي گل در مقطع عرضي مثلثي شكل بوده و گلهاي دوجنسي با سه پرچم و تخمدان سه برچه اي بر روي آن قرار دارند.

در دنياي علفهاي هرز لقب اين گياه «بدترين علف هرز دنيا» است به چند دليل: اين گياه در 90 كشور دنيا به عنوان علف هرز شناخته شده و با 50 نوع گياه زراعي به عنوان علف هرز رقابت ميكند. حضور آن در مزرعه به طور معني داري عملكرد گياه زراعي را كاهش مي دهد چرا كه اولا با گياه زراعي رقابت شديدي در جذب منابع غذايي زمين دارد و ثانيا آللوپاتيك بوده و از ريشه هاي خود موادي آزاد ميكند كه براي گياهان ديگر خطرناك است. مشكل بودن مبارزه با اين علف هرز به خاطر سيستم وسيع غده هاي زيرزميني و مقاومت اين علف هرز به علف كشها است.از جمله علفهاي هرز نادري است كه با مالچ پلاستيكي هم امكان كنترل آن نيست. با كندن اين علف هرز ، معمولا ريشه ها قطع شده و غده هاي گياه در زمين باقي مي مانند كه خيلي سريع گياهان جديدي از آنها رشد مي كنند. شخم زدن ، غده ها را در مزرعه پراكنده كرده و تهاجم علف هرز را وسيع تر مي كند. حتي اگر موقع شخم زدن ، غده ها بريده شوند ، باز هم امكان رشد آنها و ايجاد گياهان جديد وجود دارد. بيشتر علف كشها ممكن است برگها را از بين ببرند اما بر روي سيستم ريشه و غده ها بي تاثير هستند. علاوه بر اين ، غده ها مي توانند شرايط سخت محيطي را به خوبي تحمل كرده و با بهتر شدن شرايط ، مجددا به رشد خود ادامه دهند.

با وجود آوازه ي بد اين گياه ، علاوه بر مصرف خوراكي غدد آن ، در طب سنتي و مدرن امروزي نيز موارد مصرف متعددي در درمان تهوع ، درمان دردهاي حفره ي شكمي ، تب و التهاب و به عنوان شل كننده ي عضلات داشته ، خاكستر غده ها در درمان زخمها و دملها و كبوديها مصرف ميشود.

Thursday, November 13, 2008

قند تلخ

روز جهانی ديابت با انگيزه افزايش آگاهی نسبت به اين بيماری در جهان بنيان نهاده شده است. اين روز برای نخستين بار در سال 1991 توسط فدراسيون بين المللی ديابت و سازمان جهانی بهداشت به دليل هشدارهايی که در مورد افزايش بيماری ديابت در دنيا وجود داشت به جهانيان معرفی شد. نامگذاری 14 نوامبر هر سال هم دليل خاصی داشت. اين روز مصادف با سالروز تولد Frederick Banting است که با همکاری Charles Best در سال 1922 موفق به کشف انسولين شده بود.
شعارهای گوناگونی تا بحال برای روز جهانی ديابت در سالهای مختلف بکار رفته که از جمله آنها می توان ديابت و حقوق بشر ، ديابت و سبک زندگی ، ديابت و چاقی و ... را نام برد. در سال 2007 و امسال هم شعار روز جهانی ديابت ، ديابت در کودکان و بزرگسالان است.
ديابت يکی از مهمترين بيماريهای مزمن در کودکان است. اين بيماری می تواند در هر سنی، کودکان را درگير کند. از نوزادی گرفته تا سنين بالاتر. به اين جهت فدراسيون بين المللی ديابت دو سال است که بر روی ديابت در کودکان تمرکز کرده و قصد خود را افزايش آگاهی در ميان والدين ، معلمين ، کادر بهداشت و درمان ، سياستمداران و سران کشورها و عموم مردم اعلام داشته است.
به همين مناسبت به نظرم رسيد چند شاخص آزمايشگاهي مهم از اين بيماري را در اين پست براي پيگيري بهتر اين بيماري بنويسم:
- قند خون ناشتا در يك فرد سالم نبايد از حدود 110 تا 115 ميلي گرم در دسي ليتر بيشتر باشد.
- آستانه كليوي براي قند خون حدود 170 ميلي گرم در دسي ليتر است. يعني اگر در ادرار كسي قند گزارش شده باشد اين بدان معني است كه در صورتيكه كليه هاي او مشكلي نداشته باشند ، قند خون او از 170 ميلي گرم در دسي ليتر بيشتر بوده است.
- كسانيكه قند خون ناشتاي آنها طبيعي است اما به خاطر سابقه بيماري در خانواده ، نگران ابتلا به اين بيماري هستند خيلي ساده با انجام آزمايش قند خون دوساعته ميتوانند زمينه ابتلا به اين بيماري را در خودشان مورد ارزيابي قرار دهند. به اين ترتيب كه پس از آزمايش قند خون ناشتا اقدام به خوردن صبحانه به صورت معمول و البته با موادي شيرين مينمايند و درست دو ساعت بعد از اتمام صبحانه آزمايش ديگري از قند خون خود به عمل مي آورند. اين آزمايش در مورد كساني كه در شرف ابتلا به بيماري قند نباشند بايد نرمال و يا حداكثر چيزي حدود ده تا بيست درصد بالاتر از مقدار قند خون ناشتا باشد. بنابراين در يك فرد سالم تنها دو ساعت نخوردن غذا براي بازگشت قند خون به مقدار طبيعي كافي است و به همين خاطر مخصوصا در مورد نوزادان اگر نياز به آزمايش خون بود با توجه به اينكه امكان گرسنه نگه داشتن نوزاد به مدت ده تا دوازده ساعت مشابه بزرگسالان وجود ندارد ، ناشتا بودن به ميزان چند ساعت كافي است.
- آزمايش بسيار ارزشمندي براي ارزيابي قند خود در دراز مدت وجود دارد كه ارزش باليني فراواني دارد. در اين آزمايش كه به نام آزمايش «هموگلوبين A1c» معروف است درصد قسمتي از هموگلوبين خون كه گلوكز به آن متصل شده نسبت به بقيه ي هموگلوبين اندازه گيري ميشود. هموگلوبين همان ماده ي آهن دار قرمز كننده خون است كه در داخل كيسه هاي سلولهاي قرمز خون در رگهاي بدن جريان دارد و وظيفه ي انتقال اكسيژن از ريه ها به قسمتهاي مختلف بدن و برگرداندن گاز كربنيك از قسمتهاي مختلف بدن به ريه ها را بر عهده دارد. با اندازه گيري درصد اين بخش از هموگلوبين ، مقدار متوسط قند خون در 4 تا 12 هفته ي اخير را مي توان حدس زد و به اين ترتيب كفايت و كارايي انسولين طبيعي بدن در دراز مدت مشخص شده و يا كارايي درمان دارويي قند خون مشخص ميشود.
در جدول زير مقادير قند خون (برحسب ميلي گرم در دسي ليتر) متناظر با درصد هموگلوبين A1c بيان شده است:
درصد هموگلوبين A1c ------------- مقدار متوسط قند خون
----- 4 ------------------------------------------ 60
----- 5 ------------------------------------------ 90
----- 6 ----------------------------------------- 120
----- 7 ----------------------------------------- 150
----- 8 ----------------------------------------- 180
----- 9 ----------------------------------------- 210
----- 10 ---------------------------------------- 240
----- 11 ---------------------------------------- 270
----- 12 ---------------------------------------- 300
----- 13 ---------------------------------------- 330
----- 14 ---------------------------------------- 360

Sunday, November 2, 2008

لذت نقاشي

مدتي است كه پخش مجدد برنامه «لذت نقاشي» از شبكه ي چهار سيماي ايران در ساعات پاياني جمعه آغاز شده است. مجري تواناي اين برنامه ي نيم ساعته Bob Ross نقاش مبتكر آمريكايي است كه شيوه جديد و همه پسندي براي نقاشي ابداع كرده است. در اين روش در عرض نيم ساعت هر كسي با كمي تمرين و صرف وقت از پس كشيدن نقاشي هايي بر مي آيد كه گويي هفته ها براي كشيدن آن وقت صرف شده است.


باب راس متولد 29 اكتبر 1942 بوده پس از تحصيلات خود در دبيرستان Elizabeth Forward پنسيلوانيا به مدت ده سال مسئوليت نگهداري از اسناد پزشكي در نيروي هوايي آمريكا را به عهده داشته است. باب راس زماني اعتراف كرده است كه بيشتر مناظري كه او بر روي بوم ، نقاشي مي كند بخصوص كوهها ، درياچه ها و مناظر برفي به شدت متاثر از سالهايي است كه او در آلاسكا زندگي مي كرده است. جايي كه بيشتر مدت خدمت او در نيروي هوايي را در آنجا اقامت داشته است. «لذت نقاشي» بين سالهاي 1983 تا 1995 ضبط و پخش شده و هنوز در بسياري از كشورها به زبانهاي مختلف دوبله شده و پخش مجدد ميشود. طي هر قسمت نيم ساعته ، Ross هنر نقاشي رنگ روغن را با استفاده از روش سريع كه در آن استفاده از رنگ به حداقل ممكن رسيده و نقاشي به مراحل ساده اي تقسيم ميشود ، آموزش ميدهد ، به طوري كه با اين روش هر كسي كه علاقه مند به نقاشي باشد ، مي تواند اين مراحل را دنبال كند. Ross روش نقاشي رنگ روغن مرطوب بر روي مرطوب را به كار مي برد كه در آن نقاش ، به اضافه كردن رنگ بر روي رنگي كه هنوز خشك نشده ادامه مي دهد. به همين خاطر هميشه شروع برنامه هاي او با بومي است كه يك لايه رنگ سفيد مرطوب بر روي آن كشيده شده است. تركيب اين روش با استفاده از كاردكها و قلمهاي بزرگ امكان نقاشي درختها ، آب ، ابرها و كوهها را در عرض تنها چند ثانيه امكان پذير مي سازد. او زماني در پاسخ به سوالي در مورد نگرش او به نقاشي گفته بود: « يك بار نامه اي دريافت كردم كه در آن نوشته شده بود : باب ! همه چيز در دنياي تو شاد به نظر مي رسد. و دقيقا به همين دليل است كه من مي توانم نوعي از دنيا را خلق كنم كه ميخواهم و مي توانم اين دنيا را هر چه قدر كه شاد بخواهم ، بسازم ».

جمعه ي گذشته در برنامه ي ديگري از «لذت نقاشي» او در حال تصوير نمودن منظره ي زيبايي از جنگل و درياچه ي زيبايي در ميان آن بود و به گفته ي خود او آواز پرندگاني را كه در اين جنگل زندگي ميكردند ميشد شنيد. بندهاي انگشتان هنرمند او را نگاه ميكردم كه ديگر به هم بند نيستند و افسوس ميخوردم كه چرا دستهاي هنرمند او خيلي زود اسير فرسايش ابدي خاك شده اند. باب راس در چهارم جولاي 1995 تنها دو سال بعد از مرگ همسر دومش كه به سرطان مبتلا بود ، در اثر سرطان غدد لنفاوي در سن 52 سالگي بدرود حيات گفت. او از همسر اول خود Lydia پسري به نام Steven دارد كه دنباله رو پدر و آموزش يافته ي مكتب پدر خود بوده و به حرفه ي نقاشي ادامه ميدهد.

ديماه سال 1379 تنها سه ماه قبل از درگذشت پدرم در محضر او ساعتي از بازگويه هاي شيرين او از خاطرات گذشته اش را براي آخرين بار به تصوير كشيده بودم. در اين فيلم ، همزمان با صحبتهاي او ، عمدا تصوير بسته اي از دست لرزان او برداشته ام تا هرگز فراموش نكنيم كه او نيز هنرمند نقاش زبردستي بود. او نيز علاوه بر نقاشيهاي معمول بر روي بوم ، مناظر زيبايي در ابعاد بزرگ و در حد پس زمينه ي صحنه هاي تئاتر و نمايش در اردبيل به تصوير ميكشيد كه شايد هم اكنون نيز نظير آنها وجود نداشته باشد. زنده ياد پدر مرحوم من نيز به كار تدريس هنر نقاشي و خط در دبيرستانهاي اردبيل اشتغال داشت.

چنانچه ، علاقه مند به نقاشي هستيد ميتوانيد به سايت باب راس برويد و در بخش How-To Projects مرحله به مرحله نقاشيهاي بي بديلي بيافرينيد.

Thursday, October 16, 2008

عصاي سفيد

ديروز بيست و چهارم مهرماه مصادف با پانزدهم اكتبر روز جهاني نابينايان بود. ياد فيلم «رنگ خدا» ساخته ي به ياد ماندني ديگري از مجيد مجيدي افتادم. «رنگ خدا» چهارمين ساخته ي مجيد مجيدي و بهترين فيلم او تا آن سال يعني 1377 بود كه با شروع نمايش در 28 مهر 1378 با استقبال بسيار تماشاگران روبرو شد و تنها در دو سينماي تهران به فروش استثنايي 133 ميليون تومان رسيد.


در اين فيلم محمد دانش آموز هشت ساله اي است كه در مدرسه نابينايان تهران درس مي خواند. پس از يك سال همراه پدر به زادگاهش ، روستايي در ارتفاعات شمال و نزد مادر بزرگ و دو خواهر خردسالش باز مي گردد. اين بازگشت ، دوران برداشتهاي او از طبيعت و هستي است. دوراني كه پدر از آن غافل است. پدر در آستانه ي ازدواج است و نمي داند با محمد چه كند. محمد در اعتراض به پدر در موقعيت هاي خطرناكي قرار ميگيرد.
رنگ خدا، رنگي است كه به خصوص در صحنه ي پاياني فيلم ميتوان به خوبي آن را حس كرد:

صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ (سوره بقره - آيه 138)

اين است نگارگرى الهى و كيست‏خوش‏نگارتر از خدا و ما او را پرستندگانيم

Sunday, October 12, 2008

فقر باشكوه

قبلا در يكي از پست هايم در مورد «رضا ناجي» و فيلم «آواز گنجشكها» نوشتم. چندي است كه اكران اين فيلم فراموش نشدني آغاز شده است و اولين نشست پرسش و پاسخ اين فيلم در تاريخ شانزدهم مهرماه در تالار فردوسي دانشگاه تهران برگزار شد. در اين نشست كه «مجيد مجيدي» كارگردان پرآوازه ي ايران همراه با «رضا ناجي» برنده ي «خرس نقره اي» جشنواره ي فيلم برلين حضور داشتند ، به پرسشهاي دانشجويان در مورد اين فيلم پاسخ داده شد.


مجيد مجيدي در اين نشست گفت: دانشجويان هرچه كه دارند با خلوص كامل نشان دهند و مي‌توانند در هر حركتي پيشتاز بوده و در روند هنري كشور هم بسيار موثر باشند. من به فيلم‌سازي هيچ‌وقت به عنوان شغل و پيشه نگاه نكردم و هميشه از دغدغه‌هايم بوده و از همان روزهاي اول هم به عنوان يك تكليف قلمداد كرده بودم. وي ادامه داد: با اين نيت وارد سينما شدم كه مسير تازه‌اي را باز كنم و خدا كمك كرد و توانستم به عهدي كه بسته بودم پايبند بمانم و اميدوارم در آينده هم به همين شكل باشد. مجيدي با بيان اين‌كه فيلم‌هاي من از يك بستر اجتماعي و دروني شروع مي‌شود و به قصه‌اي دروني مي‌رسد تصريح كرد: همه عناصر فيلم كاركرد مضموني پيدا مي‌كنند و يكي از دغدغه‌هاي هميشگي من موضوع انسان است. هميشه يكي از دغدغه‌هايم فضاي شهر و شهرنشيني بوده كه آفت‌هاي زيادي دارد و همه را به تسخير فضاي زندگي‌اش درمي‌آورد و اين تعلق خاطرها منجر به ساخت «آواز گنجشك‌ها» شد. وي افزود: آدم‌هايي كه به ظاهر در حاشيه بودند اما متن اصلي جامعه بودند ، چيزي كه اساس انقلاب را شكل داد و برگرفته از اين آدم‌هاي كوچه و بازار بود . اين فيلم بهانه‌اي بود براي نشان‌دادن ارزش‌ها و حقيقت‌هايي كه گم شده است. اين كارگردان درباره شكل‌گرفتن ايده اين فيلم با بيان اين‌كه عمده قصه و موضوعاتش را از جامعه گرفته ‌است اظهار داشت: براي اين‌كار هم به مزرعه شترمرغ رفته بودم و با ديدن يكي از كارگرهاي آن‌جا شخصيت «كريم» در ذهنم شكل بست. شخصي كه بسيار شفاف بود و هميشه فكر مي‌كردم اين آدم با اين روح لطيف اگر وارد فضاي شهري شود چه اتفاقي مي‌افتد. وي در پاسخ به پرسشي درباره نام فيلم گفت: گنجشك آواز و زيبايي ندارد و آن‌چه كه زيباست، مناعت طبع اين پرنده است كه «كريم» هم به همين گونه است و علي‌رغم ظاهرش اما باطن زيبايي دارد و دوست داشتم اين پارادوكس در نام فيلم باشد. مجيدي در پاسخ به سوال ديگري درباره نشان‌دادن فقر در فيلم‌هايش اظهار داشت: در طول اين سال‌ها نقدهاي بسياري در اين خصوص مطرح شده است و خيلي‌ها معتقدند اين سياه‌نمايي باعث موفقيت فيلم در خارج از كشور مي‌شود، اما اگر نشان‌دادن فقر باعث توفيق يك فيلم شود كافي است به افغانستان، پاكستان و هند رفت و آن‌جا فيلم گرفت. اگر هم بگوييم ايران زير ذره‌بين است كه آن هم موضوعي نخ‌نما شده است. وي ادامه داد: الآن در همه ارتباطات مي‌توان با يك دكمه به آن‌سوي دنيا وصل شد و ديگر اين‌چيزها خيلي عنصر جذابي براي خارجي‌ها محسوب نمي‌شود. فقري كه در فيلم‌هاي من هست شرمنده و ذليل نيست و اصالت ندارد و اگر هست فقر باشكوهي است.
براي خواندن ادامه ي اين گفتگو اينجا كليك كنيد.