Love Dreams, Tears (Loris Tjeknavorian)

Monday, October 15, 2007

سرآغاز

مدتی بود که پی جایی بودم تا نوشته های پراکنده ام را در آن بنویسم حالا که نوشته های شیوای شیوای عزیز را خواندم ولعم بیشتر شد مخصوصا از جهان خاکستری 1 اش که چیزی نمانده بود مرا به کوه و بیابان بکشاند و البته هرچه کامنت برایش نوشتم نشد

1 comment:

Shiva said...

ممنون شاهرخ جان از لطفت. این آخر هفته مهمان دارم ولی سعی می کنم وقتی گیر بیاورم و پاسخ ای میل هایت را بنویسم
این که نتوانستی برای من کامنت بگذاری احتمالاً برای این است که یا باید وارد بلاگر شده باشی (ساین این) چون خودت هم اکانت داری، و یا این که باید یکی از گزینه های نام یا آنونیم را انتخاب کنی و بعد کامنت را بفرستی