Love Dreams, Tears (Loris Tjeknavorian)

Saturday, December 1, 2007

تعطيلات


چند روز بود كه صدايي اضافي از موتور اتومبيلم ميامد و در ديدي گذرا فهميده بودم كه دينامش به صدا افتاده است. در عقب هم مدتها بود كه يكي از لولاهايش شكسته بود و خيلي وقت بود كه آنرا خريده بودم و منتظر فرصتي بودم تا آنرا نصب كنم. ديروز جمعه بود و اين فرصت بود تا كارهاي عقب مانده را انجام دهم. اول لولاي در عقب را عوض كردم دومين باري است كه اين لولا ميشكند و علت آن وزن زياد زاپاس و ضربه هاي مداوم آن به اين لولا در ناهمواريهاست.عوض كردن اين لولا كار آساني نيست و بايد كل در را از جا كند تا امكان تعويض يك لولا باشد. بعد از جا انداختن لولا سراغ موتور رفتم. در موتور را كه باز كردم اولين چيزي كه توجهم را جلب كرد خميده بودن دينام بود و وقتي آنرا تكان دادم فهميدم پايه زيرين آن شكسته و تنها به پيچ تنظيم بالايي آويزان مانده و عجيب اينكه با همين حالت من كيلومترها راه آمده بودم تا به منزل برسم آفرين به طراح انگليسي آن. دست به كار شدم و پس از باز كردن دينام مقر آنرا از تنه موتور جدا كردم و دو تكه جدا شده از هم را با بنزين شستم. شكستگي عجيبي بود و هيچ كاري نميشد كرد جز جوش دادن و يا يافتن عين آن از اوراق فروشها. در هر حال سري به چند مغازه اگزوز سازي و تعميرگاه نزديك خانه مان زدم ولي چون جمعه بود و در ضمن مسابقه فوتبالي بين تيم استقلال و پاس همدان در استاديوم آزادي بر پا بود جايي باز نبود و دست از پا درازتر به خانه برگشتم. امروز بدون ماشينم سركار آمده ام و قطعه شكسته را آورده ام بلكه بتوانم جوشكاري پيدا كنم تا آنرا جوش بدهد و شب وقتي برگشتم بر روي ماشين ببندم تا شايد فردا بدون ماشين نباشم.

No comments: