Love Dreams, Tears (Loris Tjeknavorian)

Tuesday, December 11, 2007

سند زندگي يا زندگي سندگون


روزگاري در سال 1368 زمانيكه دانشجوي سال اول دانشكده كشاورزي دانشگاه تبريز بودم روزي در دانشكده مان غوغايي برپا بود. ميگفتند كسي از آكادمي علوم آذربايجان در باكو براي سخنراني آمده . گويا او قادر بود به صورت ذهني برنامه نويسي كند يعني بدون اينكه كامپيوتري در كار باشد در ذهن خود برنامه اي بنويسد و با هر ورودي دلخواه براي آن جواب را بگويد. در آن زمان كه به ميلادي سال هزار و نهصد و هشتاد و نه بود هنوز كامپيوترهاي شخصي به بازار نيامده بودند و ويندوز به شكل امروزي آن يوزر فرند نبود و ما هم كه كامپيوتر را دورادور فقط در اداره كامپيوتر دانشگاه با آن مانيتورهاي خاص و به صورت ترمينال با نوشته هاي سبز رنگ ديده بوديم در بزرگترين آمفي تئاتر دانشكده نشسته بوديم و با دهان باز صحبتهاي او را به زبان انگليسي گوش ميداديم وآخرالامر صد البته دروغ چرا چيزي هم به آن صورت نفهميديم. بعد از حدود هجده سال تازه متوجه شده ام كه چيزي از او كم ندارم چرا كه صبح تا شب كه اسناد مالي شركت را با كامپيوتر تنظيم ميكنم شب تا صبح هم بيكار نيستم و بدون كامپيوتر در خواب و بيداري سر شام موقع راه رفتن موقع رانندگي موقع نشستن موقع دراز كشيدن موقع استراحت در ... و موقع حرف زدن با اين و آن مشغول سند زدن هستم و ريالي اين ور و آن ور نميشود به نظر شما جالبتر از كار آن رفيق عضو آكادمي علوم آذربايجان نيست؟ شما هم اگر حساب و كتابي داريد كه در آن درمانده ايد حاضرم سند آنرا در اسرع وقت برايتان تنظيم كنم تعارف نكنيد

4 comments:

Unknown said...

سلام آقا شاهرخ
افتتاح وبلاگ جدید شما را تبریگ میگم.از اینکه قابل دونستید و ما هم در لیست خودتان گذاشتید ممنوم

Anonymous said...

راستی من با دکتر بابادوست گاهی اوقات تماس تلفنی دارم. ضمناً اگر دوست داری میتونی یک ای-میل براش بفرستی و بگی که در لیست وبلاگت هم قرار دادی

Anonymous said...

آقا شاهرخ من خیلی با بلاگر آشنایی ندارم و به زور موفق شدم طرز گذاشتن پیغام در اینجا را یاد بگیرم. با این وجود هر چی سعی میکنم نمیتونم آدرس وبلاگ خودمو در اینجا قرار بدم

Shahrokh Farahmandrad said...

علي جان سلام
ممنون از لطف شماراستش من يك وبلاگ بيشتر ندارم و آنهم همينست كه ميبينيد و آن ديگري در واقع وب پيج من است كه در آن لينكي به وبلاگ شما داده ام در هر حال با توجه به اينكه دكتر بابادوست استاد گروه ما نبود و يك درس سه واحدي به نام بيماريهاي گياهي بيشتر با او نداشتيم بعيد ميدانم مرا به ياد داشته باشد گرچه نمرات بسيار خوبي در اين درس چه در نظري و چه در عملي گرفته بودم با اين وجود شايد روزي اي ميلي برايش فرستادم گرچه او حالا دانشيار دانشگاه ايلينويز است و ما يك كارمند ساده فسيل شده
در مورد پيغام گذاشتن هم ظاهرا شما عضو بلاگر شده ايد اما وبلاگتان در آن فعال نيست براي پيغام نوشتن به من نيازي به عضو بودن و يا ساين اين كردن در بلاگر نيست چرا كه من در تنظيمات آن حالتي را برگزيده ام كه هر كسي بتواند برايم پيغام بگذارد چه عضو بلاگر باشد چه نباشد در هر صورت اميدوارم بيش از اين مشكل نداشته باشيد و آرزو ميكنم كه در وينيپگ بخت با شما هماره يار باشد